ترجمه مقاله

عوف

لغت‌نامه دهخدا

عوف . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مالک بن ضبیعةبن قیس بن ثعلبة، از بکربن وائل ، مشهور به بُرَک . از سواران عرب در عهد جاهلیت بود. و برخی را عقیده بر این است که گوینده ٔ «لا حر بوادی عوف » از گفتار اوست ، ولی غالباً آن را گفته ٔ عوف بن محلم شیبانی دانند. (از الاعلام زرکلی از التاج و مرزبانی ). و رجوع به عوف (نام مردی است ...) و عوف (ابن ملحم ) شود.
ترجمه مقاله