ترجمه مقاله

عوف

لغت‌نامه دهخدا

عوف . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اثاثة، مکنی به ابوعبد و مشهور به مسطح . وی از صحابیان بود و بجهت سخنی که درباره ٔ عایشه ام المؤمنین گفته بود پیامبر (ص ) وی را تازیانه زد. (از منتهی الارب ).
ترجمه مقاله