ترجمه مقاله

عؤول

لغت‌نامه دهخدا

عؤول . [ ع ُ ئو ] (ع مص ) کافی و بسند گردیدن عیال خود را. (منتهی الارب )(آنندراج ). معاش و مؤونت دادن عیال را. (از اقرب الموارد). || گم کردن کسی را مادرش . (از منتهی الارب ). || کفالت کردن و اداره کردن یتیم را. (از اقرب الموارد). عَول . رجوع به عول شود.
ترجمه مقاله