ترجمه مقاله

عویل

لغت‌نامه دهخدا

عویل .[ ع َ ] (ع اِمص ) بلندآوازی در گریه و فریاد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عَول . عولة. رجوع به عول و عولة شود :
راست پنداری همی بینم که بازآئی ز مصر
درفکنده در سرای ملحدان ویل و عویل .

فرخی .


نوحه کنان و موی کنان به زفیر و عویل و ناله می گفتند. (جهانگشای جوینی ).
ترجمه مقاله