ترجمه مقاله

عکر

لغت‌نامه دهخدا

عکر. [ ع ِ ] (ع اِ) اصل ونژاد هر چیزی : رجع فلان الی عکره ؛ به اصل خود بازگشت . باع عکره ؛ اصل زمین خود را فروخت . و نیز حدیث «لمانزل قوله تعالی اقترب للناس حسابهم ، تباهی أهل الضلالة قلیلا ثم عادوا الی عکرهم » بدین معنی است یعنی به اصل مذهب پست خود بازگشتند. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || عادت . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله