ترجمه مقاله

عک

لغت‌نامه دهخدا

عک . [ ع َک ک ] (ع ص ) یوم عک ؛ روز گرم . (منتهی الارب ). روز سخت گرم همراه نمناکی و نوزیدن باد. (از اقرب الموارد). || رجل عک ؛ مرد درشت سطبر. (منتهی الارب ). مرد صلب و شدید. (از اقرب الموارد). || (اِ) ائتزر فلان ازرة عک وک ؛ فلان هر دو طرف شلوار را فروهشت و تمامه ٔ آن را فراهم آورد. (از منتهی الارب ). دو طرف ازار خود را رها کرد و سایر اطراف آن را جمع کرد. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله