عیدروی
لغتنامه دهخدا
عیدروی . (ص مرکب ) که روی چون عید دارددر بشاشت و خندانی ، بمناسبت شادی و نشاط عید. || کنایه از محبوب است . (آنندراج ) :
از در دلها همه دریوزه ٔ جان میکنم
عیدرویان هر زمان خواهند قربانی توئی .
از در دلها همه دریوزه ٔ جان میکنم
عیدرویان هر زمان خواهند قربانی توئی .
نورالدین ظهوری (از آنندراج ).