ترجمه مقاله

عیصوم

لغت‌نامه دهخدا

عیصوم . [ ع َ ] (ع ص ) اکول وبسیارخورنده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و یاء آن حرف زائد است . (از اقرب الموارد). عَصوم . عَیضوم . رجوع به عصوم و عیضوم شود. || زن بسیارخورنده و بسیارخواب ، که چون از خواب برخیزد خشمگین باشد. (از اقرب الموارد از لسان ).
ترجمه مقاله