ترجمه مقاله

عیوث

لغت‌نامه دهخدا

عیوث . [ ع َ ] (ع اِ) شیر بیشه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اسد. (اقرب الموارد). عَیّاث . رجوع به عیاث شود.
ترجمه مقاله