ترجمه مقاله

غانیه

لغت‌نامه دهخدا

غانیه . [ ی َ ] (ع ص ) زنی که بی نیاز باشد بخوبی خود از پیرایه . (منتهی الارب ). زن که بی نیاز باشداز آرایش . (مهذب الاسماء). || زن بی نیاز بشوی خود از سرمایه . (منتهی الارب ). || زن که بشوی خود بسنده کند. (مهذب الاسماء). زن جوان پاکدامن باشوی . (منتهی الارب ). || زن که مقیم باشد در خانه ٔ پدر و مادر و سبا بر وی واقع نشده باشد.(منتهی الارب ). التی غنیت ببیت ابویها و لم یقع علیهاسباء. (قطر المحیط). || زن بی نیاز که خواهش او دارند و او نخواهد. (منتهی الارب ). ج ، غوانی .
ترجمه مقاله