غایب گردیدن
لغتنامه دهخدا
غایب گردیدن . [ ی ِ گ َ دی دَ] (مص مرکب ) پنهان شدن : تا در سخن بر تو بسته نگردد و فایده ٔ سخن غایب نگردد. (قابوس نامه ).
پریروی از نظر غایب نگردد
وگر صد بار بربندد نقابی .
و طایفه ای به وجد از حضور غایب میگردد. (مجالس سعدی ).
پریروی از نظر غایب نگردد
وگر صد بار بربندد نقابی .
سعدی (بدایع).
و طایفه ای به وجد از حضور غایب میگردد. (مجالس سعدی ).