غبار گرفتن
لغتنامه دهخدا
غبار گرفتن . [ غ ُ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) تیره شدن . در چشم بیماری پدید آمدن . و رجوع به غبار آوردن شود :
اگر ز شش جهت آیینه پیش رو دارم
ز هفت پرده ٔ چشمم غبار میگیرد.
اگر ز شش جهت آیینه پیش رو دارم
ز هفت پرده ٔ چشمم غبار میگیرد.
صائب .