ترجمه مقاله

غذامیر

لغت‌نامه دهخدا

غذامیر.[ غ َ ] (ع اِ) ج ِ غَذمَرَة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). کقوله : «رکام و حاد ذوغذامیر صیدح »؛ ای ذوزجرو زمجرة. (اقرب الموارد). رجوع به غَذْمَرَة شود.
ترجمه مقاله