ترجمه مقاله

غذوانة

لغت‌نامه دهخدا

غذوانة. [ غ َ ذَ ن َ ] (ع ص ) مؤنث غذوان . (منتهی الارب ).قال الفراء: امراءة غذوانة؛ فاحشة. (تاج العروس ). مراد از فاحشه در اینجا بدزبان است . زن زبان دراز و نافرمان و سلیطه . (ناظم الاطباء). رجوع به غذوان شود.
ترجمه مقاله