ترجمه مقاله

غرضمند

لغت‌نامه دهخدا

غرضمند. [ غ َ رَ م َ ] (ص مرکب ) صاحب غرض . باغرض . || حاجت مند. (آنندراج ) :
عاشق نکند مآل بینی
کس عقل نجوید از غرضمند.

باقر کاشی (از آنندراج ).


رجوع به غرض شود.
ترجمه مقاله