ترجمه مقاله

غرمی

لغت‌نامه دهخدا

غرمی . [ غ َ ما ] (ع ص ) زن گران جسم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). المراءة الثقیلة. (اقرب الموارد). || (اِ) (معرفة) به معنی «اما»(به تخفیف میم ) کلمه ای است جهت سوگند، یقال : غرمی وجدک ، کما یقال : اما وجدک . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله