غروب
لغتنامه دهخدا
غروب . [ غ ُ ] (اِخ ) نام جائی است در شعر نابغه ٔ جعدی :
و مسکنها بین الغروب الی اللوی
الی شعب ترعی بهن فعیهم
لیالی تصطاد الرجال بفاحم
و ابیض کالاغریض لم یتثلّم .
و مسکنها بین الغروب الی اللوی
الی شعب ترعی بهن فعیهم
لیالی تصطاد الرجال بفاحم
و ابیض کالاغریض لم یتثلّم .
(از معجم البلدان ).