ترجمه مقاله

غسولة

لغت‌نامه دهخدا

غسولة. [ غ ِس ْ وَل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی است نزدیک حمص . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ). منزلی است برای قافله ها، و در آن خانی است به فاصله ٔ یک روز از حمص میان حمص و قارا. (از معجم البلدان ).
ترجمه مقاله