ترجمه مقاله

غصن

لغت‌نامه دهخدا

غصن . [ غ َ ] (ع مص ) غصن کسی از حاجت وی ؛ بازداشتن اورا و بند نمودن از نیاز. (منتهی الارب ) (آنندراج ). منحرف کردن و بازداشتن کسی را از حاجت وی . و ماغصنک عنی ؛ ای ماشغلک . (اقرب الموارد). || شاخ (شاخه ) را به سوی خود کشیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || غصن شاخه ؛ بریدن آن را، یا عام است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بریدن و برگرفتن شاخه . (از اقرب الموارد). شاخ بریدن . (تاج المصادر بیهقی ). || غصن چیزی ؛ گرفتن آن را. (منتهی الارب ) (آنندرج ). برگرفتن چیزی را یا بریدن آن را. (از اقرب الموارد) .
ترجمه مقاله