ترجمه مقاله

غطش

لغت‌نامه دهخدا

غطش . [ غ َ ] (ع مص ) غطش لیل ؛ تاریک شدن شب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). تاریکی . (دزی ج 2 ص 217). || غطش کسی ؛ آهسته رفتن او از بیماری یا پیری . (از منتهی الارب ) (آنندراج ): غطش فلان غطشاً؛ مشی رویداً من مرض او کبر. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله