ترجمه مقاله

غطغطة

لغت‌نامه دهخدا

غطغطة. [ غ َ غ َ طَ ] (ع مص ) غطغطة بحر؛ جوشیدن موج دریا. (منتهی الارب ) (آنندراج ). بلند شدن امواج دریا. (اقرب الموارد). || غطغطة قدر؛ خروشیدن و سخت جوش زدن دیگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ). به صدا آمدن و سخت جوشیدن دیگ . (اقرب الموارد). || غطغطة نوم ؛ چیره گردیدن بر کسی خواب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). غلبه ٔ نوم بر کسی . (اقرب الموارد). || (اِ) حکایت کردن آوازی که قریب به بانگ سنگخوار باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). حکایة صوت یقارب صوت القطا. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله