غفلغتنامه دهخداغف . [ غ َ ] (اِ) موی درهم پیچیده و مجعد. (از برهان قاطع). موی مجعد باشد. (فرهنگ اوبهی ). موی جعد باشد. (معیار جمالی شمس فخری ). || هرچیز محکم و استوار و سخت و هنگفت و بسته . (ناظم الاطباء).