ترجمه مقاله

غقاق

لغت‌نامه دهخدا

غقاق . [ غ َق ْ قا ] (ع ص ) صیغه ٔ مبالغه از غَق ّ. قیر جوشنده که آواز آن شنیده شود. || چرغ بانگ کننده . رجوع به غَق ّ شود. || (ص ) به معنی غَقوق است . (منتهی الارب ). در قطر المحیط به این معنی غقاقة آمده است . رجوع به غقوق شود.
ترجمه مقاله