ترجمه مقاله

غلف

لغت‌نامه دهخدا

غلف . [ غ َ ] (ع مص ) در غلاف کردن شیشه را. (منتهی الارب ). در غلاف کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). پوشانیدن شیشه و در غلاف کردن آن . (از اقرب الموارد). || غالیه به کار داشتن . (تاج المصادر بیهقی ). غالیه کردن موی و ریش را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آلودن ریش به غالیه . ابن درید گوید: این لغت عامی است و درست آن تغلیل و تغلیة است . || (اِ) درختی است مانند غرف . (منتهی الارب ) (آنندراج ). درختی است که بدان پوست پیرایند. (مهذب الاسماء). درختی است چون غرف که بدان دباغت کنند. (از اقرب الموارد). رجوع به غرف شود. || غلاف سبز نباتات مانند نخود و لوبیا و جز آن . (دزی ج 2 ص 223).
ترجمه مقاله