ترجمه مقاله

غمد

لغت‌نامه دهخدا

غمد. [ غ َ ] (ع مص ) در نیام کشیدن شمشیر را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). شمشیر در نیام کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). || پوشانیدن چیزی را. || درست کردن کاری را. اصلاح امر. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله