ترجمه مقاله

غملج

لغت‌نامه دهخدا

غملج . [ غ َ ل َ ] (ع ص ) آنکه بر یک روش و حال نپاید؛ گاهی قاری و گاهی شاطر و وقتی بخیل و وقتی سخی و باری شجاع و باری جبان باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از تاج العروس ). مؤنث آن نیز غَملَج است . (از اقرب الموارد). غَمَلَّج . غِملاج . غُملوج . غِملیج . غُمالِج . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله