ترجمه مقاله

غمی

لغت‌نامه دهخدا

غمی . [ غ ُم ْ ما ] (ع اِ) بلا و سختی . (منتهی الارب ). داهیة. (اقرب الموارد). || کار دشوار بی راه روی . (منتهی الارب ).کار سختی که بدان راه نیابند. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله