ترجمه مقاله

غنة

لغت‌نامه دهخدا

غنة. [ غ ُن ْ ن َ ] (ع اِ) آواز در بینی . (منتهی الارب ). آواز بینی . (دهار). گرفتگی در آواز. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). آوازی که از خیشوم بیرون آید. (از قطر المحیط) . منگیدن . (منتهی الارب ذیل خُنّة).
- ادغام بلاغنه و معالغنه ؛ هرگاه تنوین یا نون ساکن به یکی از حروف دوگانه ٔ «ل » و «ر» برسند ادغام بلاغنه است ، مانند: لم یکن له ، و هرگاه به یکی از حروف چهارگانه ٔ «یمون » برسند ادغام معالغنه است ، مانند: هذا کتاب ٌ مبین . رجوع به ادغام شود.
|| تحریری است از موسیقی که در هنگام غنا و سراییدن بخیشوم بینی و دماغ ادا کنند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ) :
مجلس ز پری رویان چون بزم سلیمانی
با غنه ٔ داودی مرغان خوش الحانی .

خاقانی .


ای عندلیب جانها طاووس بسته زیور
بگشای غنچه ٔ لب بسرای غنه ٔ تر.

خاقانی .


می چو عیسی و ز رومی ارغنون
غنه ٔ انجیل خوان برخاسته .

خاقانی (دیوان چ سجادی ص 475).


- ارباب غنه ؛ آوازخوانان : گویند که ایشان را با مغنیان و ارباب غنه خوش بوده . (مزارات کرمانی ص 90).
ترجمه مقاله