ترجمه مقاله

غنم

لغت‌نامه دهخدا

غنم . [ غ َ ] (اِخ ) ابن اریش .از لخم از قحطانیه . وی جدی جاهلی است . منازل پسران او در اطفیحعه ٔ مصر بود. (از اعلام زرکلی ج 2 ص 760).
ترجمه مقاله