ترجمه مقاله

غنیة

لغت‌نامه دهخدا

غنیة. [ غ ُن ْ ی َ ] (ع اِمص ) بی نیاز شدن . (دهار). توانگر شدن و بی نیاز شدن . (المصادر زوزنی ). توانگری و بی نیازی . (منتهی الارب ). اسم مصدر است بمعنی غِنی ̍. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). مالداری و توانگری . (آنندراج ) :
غنیه ٔ بی مال خوان و صحت بیمار.

سوزنی .


|| مقیم شدن و زیستن . (المصادر زوزنی ). مقیم شدن . غِنی ̍.(ترجمان علامه ٔ جرجانی تهذیب عادل ). || (اِ) چاره . یقال : ما له عنه غنیة؛ یعنی او را از وی چاره ای نیست . (از منتهی الارب ). یقال : له عنه غنیة؛ ای استغناء. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله