ترجمه مقاله

غورة

لغت‌نامه دهخدا

غورة. [ غ َ رَ ] (ع مص ، اِ) اسم مرت از غَور. (از اقرب الموارد).یکبار آمدن بزمین نشیب . یکبار درآمدن و داخل شدن درچیزی . رجوع به غَور شود. || آفتاب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || میان روز. (منتهی الارب ). ظُهر. قائله . (اقرب الموارد). وسط روز.
ترجمه مقاله