غوره با
لغتنامه دهخدا
غوره با. [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) آش غوره و بعربی حِصرِمیَّه گویند. (فرهنگ رشیدی ). آش غوره ، چه «با» بمعنی آش است . (آنندراج ) (انجمن آرا). حصرمیه . (مهذب الاسماء) (دهار). قسمی آش که دارای آب غوره بود. (ناظم الاطباء). غوره وا. غوربا :
تافته طبعی مکن بر سرخوان طمع
تانخوری غوره با هم ز رخ میزبان .
غوره با روشنی چشم ضعیفان باشد
زیره با همچو مفرح ز برای بیمار.
تافته طبعی مکن بر سرخوان طمع
تانخوری غوره با هم ز رخ میزبان .
اثیرالدین اخسیکتی .
غوره با روشنی چشم ضعیفان باشد
زیره با همچو مفرح ز برای بیمار.
بسحاق اطعمه .