ترجمه مقاله

غوکان

لغت‌نامه دهخدا

غوکان . (اِ) وزغ . (ناظم الاطباء) (اشتینگاس ). || ج ِ غوک . وزغان . (ناظم الاطباء). رجوع به وزغ ، غوک و قورباغه شود.
ترجمه مقاله