ترجمه مقاله

غیاث الدین

لغت‌نامه دهخدا

غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (امیر...) محمدبن (امیر) یوسف (متوفی به سال 927 هَ . ق .). از علمای معروف و از بزرگان عهد سلطان حسین میرزا و بدیعالزمان میرزا و مظفر حسین میرزا بود و به منصب صدارت نیز رسیده است . خواندمیر در حبیب السیر آرد: نسب شریف آن سید بزرگوار چنین است : محمدبن یوسف بن شمس الدین بن پادشاه علی بن خسروبن حبیب بن فرامرزبن نجیب الشکرابی . و نسب عالی وی به علی بن ابی طالب منتهی میشود. (رجوع به حبیب السیرشود). امیر غیاث الدین محمد در صغر سن نزد عم بزرگوار خود امیر فخرالدین بن سیدشمس الدین دانش فراگرفت ، و پس از مرگ وی از محضر مولانا کمال الدین مسعود شروانی و سیف الدین احمد تفتازانی استفاده کرد، و به اندک زمانی سرآمد علمای عالم گشت و مورد توجه خاقان منصور سلطان حسین میرزا قرار گرفت ، و به امر تدریس پرداخت ، وپس از مرگ سلطان حسین میرزا، بدیعالزمان میرزا و مظفرحسین میرزا در رعایت جانب او کوشیدند، و مدتی بعد منصب قضای همه ٔ ممالک خراسان به او تفویض شد و سرانجام به منصب صدارت رسید و بعد مورد حسد واقع شده ، به سال 927 هَ . ق . در هرات به قتل رسید. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 صص 581 - 584). و رجوع به همین کتاب شود.
ترجمه مقاله