ترجمه مقاله

غیان

لغت‌نامه دهخدا

غیان . [ غ َ ] (اِ) سیماب . جیوه . (برهان قاطع ذیل آبک ) (ناظم الاطباء) (استینگاس ). ناظم الاطباء و استینگاس این لغت را عربی دانسته اند، ولی در فرهنگهای معتبر عربی به این معنی دیده نشد.
ترجمه مقاله