ترجمه مقاله

فائز

لغت‌نامه دهخدا

فائز. [ ءِ ] (ع ص ) رهایی یابنده . از شر رهاشده و به خیر دست یافته . رجوع به فایز شود. (از اقرب الموارد). || فیروزی یابنده . (آنندراج ).
ترجمه مقاله