فاتن
لغتنامه دهخدا
فاتن . [ ت ِ ] (ع ص ، اِ) فتنه انگیز. در فتنه اندازنده . || کسی که اراده ٔ فجور با زنان کند. (ناظم الاطباء): قلب فاتن ؛ دلی که مفتون زنان شده باشد. || دیو. (منتهی الارب ). شیطان . || گمراه کننده . || دزد. ج ، فتان . (اقرب الموارد).