فاخته
لغتنامه دهخدا
فاخته . [ ت َ / ت ِ ] (اِ) نام اصل یازدهم از هفده بحر اصول موسیقی ، و آن را فاخته ضرب هم خوانند. (برهان ). نام ضربی از موسیقی و نوعی از نواختن ساز :
بلبل از اوراق گل کرده درست
منطق الطیر و اصول فاخته .
آن را به انواع گوناگون ِ فاخته ٔ ثقیل ، فاخته ٔ صغیر و فاخته ٔ کبیر تقسیم کنند. رجوع به اصول فاخته شود.
بلبل از اوراق گل کرده درست
منطق الطیر و اصول فاخته .
ژاله (از آنندراج ).
آن را به انواع گوناگون ِ فاخته ٔ ثقیل ، فاخته ٔ صغیر و فاخته ٔ کبیر تقسیم کنند. رجوع به اصول فاخته شود.