ترجمه مقاله

فاراب

لغت‌نامه دهخدا

فاراب . (اِخ ) دهی از دهستان شراء پایین بخش وفس شهرستان اراک که در 34 هزارگزی جنوب باختری کمیجان و شش هزارگزی راه عمومی واقع است . جایی کوهستانی ، سردسیر و دارای 273 تن سکنه است . آب آنجا ازرودخانه ٔ شراء تأمین میشود و محصول عمده اش چغندرقند و شغل اهالی زراعت است . اگر باران نیاید به آنجا ماشین میتواند برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
ترجمه مقاله