ترجمه مقاله

فارهة

لغت‌نامه دهخدا

فارهة. [ رِ هََ ] (ع ص ) دختر ملیحه . (منتهی الارب ). دختر زیبای بانمک . دخترجوان . || پرخور. (از اقرب الموارد). || کنیزک سرودگوی . (منتهی الارب ). ج ، فَوارِه ْ،فُرُه ، و صورت اخیر نادر است . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله