ترجمه مقاله

فاشرسین

لغت‌نامه دهخدا

فاشرسین . [ ش َ ] (سریانی ، اِ) بر وزن و معنی فاترسین است که خردل و سپندِ سوختن باشد. (برهان ). گرم و خشک است و بول و خون از مثانه و رحم براند. ورم سپرز را تحلیل کند و بادهای غلیظ را لطیف گرداند و صرع را سودمند است . (از ترجمه ٔ صیدنه ). فاتوسین . فاترسین . فاشرین . رجوع به فاترسین شود.
ترجمه مقاله