ترجمه مقاله

فاقع

لغت‌نامه دهخدا

فاقع. [ ق ِ ] (ع ص ) سخت زرد. (منتهی الارب ). هر چیز بسیار زرد و أصفر. (آنندراج ): صفراء فاقع؛ زرد زلال . زردی زرد. (یادداشت بخط مؤلف ). || هر رنگ خالص بی آمیغ، سپید باشد یا غیر آن . (منتهی الارب ): احمر فاقع؛ سرخ خالص . (یادداشت بخط مؤلف ).
ترجمه مقاله