ترجمه مقاله

فال

لغت‌نامه دهخدا

فال . (اِ) کپه . بخش بخش چیزی (چهارچهاریا بیشتر یا کمتر)، چنانکه گویند: گردو فالی یک قران ، یا گردوی تازه فالی صنار. (یادداشت بخط مؤلف ).
- فال فال کردن ؛ به توده های جدا قسمت کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).
|| مچر. یک دانه تخم مرغ که در جایی گذارند تا همه روزه مرغ در آنجا تخم کند. (یادداشت بخط مؤلف ).
ترجمه مقاله