ترجمه مقاله

فانوس خیال

لغت‌نامه دهخدا

فانوس خیال . [ س ِ خ َ / خیا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) فانوسی باشد که در آن صورتها کشند و آن صورتها به هوای آتش به گردش درآید. (برهان ) :
این چرخ فلک که ما در او حیرانیم
فانوس خیال از او مثالی دانیم
خورشید چراغ دان و عالم فانوس
ما چون صوریم کاندر آن حیرانیم .

خیام .


|| کنایه از آسمان هم هست . (برهان ) (انجمن آرا). آن را فانوس خیالی هم گویند. (از غیاث ). فانوس گردان . رجوع به فانوس گردان شود.
ترجمه مقاله