فاوالغتنامه دهخدافاوا. (ص ) شرمنده و رسوا. (برهان ) : بس که بخشد کف تو درّ و گهربحر شرمنده گشته و فاوا. عمعق بخاری .|| (اِ) شرمندگی و رسوایی . (برهان ).