ترجمه مقاله

فاکه

لغت‌نامه دهخدا

فاکه . [ ک ِه ْ ] (ع ص ) خداوند میوه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). میوه فروش . (یادداشت بخط مؤلف ). || مرد خوش طبع. خوش ذات . (منتهی الارب ). خوش منش . (ربنجنی ). ج ، فاکهین . (یادداشت بخط مؤلف ).
ترجمه مقاله