ترجمه مقاله

فایق

لغت‌نامه دهخدا

فایق . [ی ِ ] (ع ص ) فائق . برگزیده و بهترین از هر چیزی . (منتهی الارب ) : شکرینه که از شکر فایق کنند معتدل باشد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). رجوع به فائق شود.
ترجمه مقاله