فحثلغتنامه دهخدافحث . [ ف َ ح ِ ] (ع اِ) هزارخانه ٔ شکنبه . (منتهی الارب ). صورتی از کلمه ٔ حفث . (اقرب الموارد). حثف . هزارلا. (یادداشت بخط مؤلف ).