ترجمه مقاله

فحح

لغت‌نامه دهخدا

فحح . [ ف ُ ح ُ ] (ع ص ، اِ) اژدهای جوشان . (منتهی الارب ). افعی های باهیجان . (اقرب الموارد). رجوع به فَح ّ شود.
ترجمه مقاله