ترجمه مقاله

فخرآباد

لغت‌نامه دهخدا

فخرآباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مهتاب رستاق بخش صیدآباد شهرستان دامغان واقع در 8 هزارگزی جنوب صیدآباد و 6 هزارگزی ایستگاه امروان . ناحیه ای است واقع در جلگه ، معتدل و دارای 400 تن سکنه است . از قنات مشروب میشود. محصولاتش غلات ، حبوب ، پنبه ، بادام و انگور است . اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند و صنایع دستی زنان کرباس بافی است . یک دبستان دارد. از ایستگاه سرخده اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
ترجمه مقاله